دختر مقتول قاتل پدرش را بخشید
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۷۱۰۸۹
اواخر اردیبهشت 1400 رهگذری در حال عبور از خیابانی در شرق پایتخت بود که متوجه مرد میانسالی شد که بیهوش روی زمین افتاده بود. سر مرد میانسال خونریزی کرده بود و بهسختی نفس میکشید. مرد رهگذر با اورژانس تماس گرفت و بلافاصله وی را برای درمان به بیمارستان منتقل کردند. باتوجه به مدارک شناسایی که داخل جیب مرد میانسال بود هویت او به نام حسین بهدست آمد و موضوع به خانوادهاش اعلام شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قتل به خاطر سرقت
گزارش مرگ مشکوک حسین به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد و باتوجه به اینکه کیف حاوی پول او نیز به سرقت رفته بود، فرضیه قتل به خاطر سرقت مطرح شد. با این احتمال، کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل حادثه پرداختند. در تصاویر مشخص شد مقتول بعد از اینکه مغازهاش را تعطیل کرده و با یک کیف دستی که حاوی پولهایش بوده از مغازه بیرون آمده چند متر آن طرفتر مرد جوانی به او حمله کرده و قصد سرقت کیف دستی او را داشته است و زمانی که با مقاومت حسین مواجه شده او را هل داده است. اما مرد میانسال تعادلش را از دست داده و سرش به جدول سیمانی کنار خیابان اصابت کرده و در نهایت این حادثه منجر به مرگ شده است.
با برملا شدن این موضوع تحقیقات برای دستگیری سارق ناشناس آغاز شد. در نخستین گام تصویر متهم از دوربینهای مداربسته گرفته و به کسبه و اهالی محل نشان داده شد. از آنجایی که احتمال میرفت عامل این جنایت برای بدست آوردن اطلاعات از سرنوشت مقتول به صحنه درگیری برگردد، به شاهدان و کسبه آموزشهای لازم داده شد تا در صورت مشاهده مردی با مشخصات متهم، ماجرا را به پلیس خبر دهند.
قاتلی با موهای بلند
بررسیها برای یافتن قاتل ناشناس ادامه داشت تا اینکه حدود 24 ساعت بعد از اعلام مرگ، مردی با پلیس تماس گرفت و گفت: مرد جوانی به مغازهام آمد و در رابطه با سرنوشت حسین پرسید و اینکه وضعیت جسمیاش به چه صورت است. چهره مرد جوان با عکسی که به من دادید خیلی شباهت دارد مخصوصاً مدل موهایش که کمی بلند است و آن را بسته است. مورد دیگری که مرا مطمئن کرد او خود متهم است، کتانیهایی بود که به پا داشت با خطهای نارنجی که همانند کفشهای متهم است.
بهدنبال این تماس بلافاصله مأموران پلیس راهی محل شده و مرد مشکوک را بازداشت کردند. مرد جوان گرچه منکر جنایت بود اما زمانی که با فیلم درگیریاش توسط دوربینها ضبط شده بود، مواجه شد به قتل اعتراف کرد و گفت: میخواستم با دختر مورد علاقهام ازدواج کنم و باهم برای زندگی به آلمان برویم. اما با کارگری نمیشد پول سفر را فراهم کرد. به همین دلیل تصمیم گرفتم دست به سرقت بزنم. شب حادثه در حال عبور از خیابان بودم که مقتول را دیدم. پولهایش را داخل کیف دستیاش گذاشت و مغازهاش را تعطیل کرد. با دیدن پولها وسوسه شدم اما هنگام سرقت مقاومت کرد ناخواسته او را هل دادم تا کیف را رها کند. اما بر اثر این هل دادن به زمین افتاد و سرش به جدول خیابان برخورد کرد. کیف را برداشتم و فرار کردم و در این مدت عذاب وجدان داشتم که چه بلایی سر او آمده است. چند روز بعد از ماجرا، برای اینکه اطلاعاتی از وضعیت او بهدست آورم به محل درگیری رفتم که دستگیر شدم.
درخواست اولیای دم برای قصاص
با اعتراف مرد جوان به جنایت، او به بازسازی صحنه قتل پرداخت و پرونده برای صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. با درخواست اولیای دم که پدر و مادر مقتول و دختر او بودند، قضات حکم بر قصاص صادر کردند. با تأیید حکم در دیوانعالی کشور، نام مرد جوان در لیست محکومان قصاص قرار گرفت و برای اجرای حکم به دادسرا ارجاع شد.
چندین جلسه صلح و سازش با اولیای دم برگزار شد اما خانواده مقتول خواهان قصاص بودند تا اینکه روز گذشته دختر مقتول به دادسرای امور جنایی پایتخت رفت و از قصاص قاتل پدرش گذشت کرد. دختر جوان در رابطه با بخشش قاتل پدرش گفت: عاشق پدرم بودم و مرگ او ضربه بزرگی به ما زد. دلم میخواست قاتل پدرم را بالای چوبه دار ببینم و بر قصاص خیلی مصمم بودم. در این مدت چندین بار خواب پدرم را دیدم ولی آرام نمیشدم.
او ادامه داد: در این مدت قاتل چندین نفر را به عنوان واسطه فرستاد تا او را ببخشیم. میگفت توبه کرده و پشیمان است. اما دل من با قصاص آرام میشد تا اینکه چند روز قبل اتفاقی فیلمی دیدم که دختری مرتکب قتل شده بود و اولیای دم او را نبخشیدند. صحنههای پایانی فیلم خیلی روی من تأثیر گذاشت یک لحظه ترسیدم که نکند با اجرای حکم عذاب وجدان بگیرم و تا آخر عمر از اینکه یک نفر را کشتهام پشیمان باشم. با خودم گفتم آن موقع دیگر کاری از دستم برنمی آید.
درست است که قاتل پدرم قصاص میشود اما با مرگ او، پدرم زنده نمیشد. برای همین تصمیم گرفتم با پدر بزرگ و مادر بزرگم هم صحبت کنم و آنها را راضی کنم که قاتل پدرم را ببخشند به شرط اینکه به ما پول بدهد تا بتوانیم در روستای زادگاه پدرم مدرسهای به نام او بسازیم. مبلغی که ما خواستهایم کم است و نمیدانم بشود با آن مدرسه ساخت یا نه، اما هدفمان این است که نام پدرم را زنده نگهداریم و امیدوارم به خواستهمان هم برسیم.
بدین ترتیب با بخشش اولیای دم، مرد جوان که نامش در لیست افراد محکوم به قصاص بود، دوباره به زندگی بازگشت و بزودی از جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه خواهد شد.
روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: بخشش قاتل اخبار جنایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۷۱۰۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راز جسد بدون سر با خالکوبی ستاره فاش شد
هفتم اردیبهشت ماه جسد مردی در جاده کن کشف شد و وقتی تیم جنایی در محل حادثه در بزرگراه همت، خروجی کن حاضر شدند، با جسد بدون سر مواجه شدند که متعلق به مردی جوان بود. او با یک ضربه چاقو به شکمش، به قتل رسیده بود.
بررسیها نشان میداد که خونها شسته شده و قاتل یا قاتلان، جسد را در فضای سبز حاشیه بزرگراه رها کردهاند. حتی روی آن برگ ریخته بودند که جسد پوشانده شود. روی شانههای مقتول، ستاره و روی سینهاش دو تبر خالکوبی شده بود که جسد وی به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی انتقال یافت. در ادامه تحقیقات، هویت مقتول شناسایی شد. وی اهل کشور افغانستان بود که در همان حوالی با خانواده اش زندگی میکرد و متاهل بود. تحقیق از خانواده مقتول نشان داد که او با یکی از هموطنانش دچار اختلاف شده و به شدت با یکدیگر مشکل داشتند.
حتی از سوی وی تهدید به قتل شده بود که همین کافی بود نام وی در لیست افراد مظنون قرار بگیرد. وقتی ماموران برای دستگیری او وارد عمل شدند، دریافتند که او فرار کرده و همین موضوع، فرضیه جنایت از سوی وی را قوت میبخشید. این درحالی بود که برادر مقتول به مقابل خانه خانواده قاتل رفته و از آنها خواسته تا سر برادر وی را تحویلشان بدهند و آنها مراسم خاکسپاری را اجرا کنند.
برادر مقتول نیز پلیس بازیهای خود را ادامه داده و به سراغ برادر مظنون به قتل رفته و از او خواسته بود تا مخفیگاه برادرش را به او اطلاع بدهد. آنها میخواست تن مقتول را به خاک بسپارند و میخواست سر جسد را هم تحویل بگیرند. خانواده مظنون، اما زیر بار نمیرفتند تا اینکه برادر مقتول با جست و جوهای فراوان محل کار برادر مظنون را پیدا میکند. با این احتمال که ممکن است سر جسد آنجا باشد راهی باغی در اطراف کن که محل کار برادر مظنون به قتل شد. در بازرسی از آنجا سر جسد را که در کنج باغ رها شده بود، پیدا کرد و با پلیس تماس گرفت.
با حضور ماموران و قاضی امیرحسین علیمردان بازپرس جنایی در محل حادثه، تحقیقات انجام شد و سر جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت. تحقیقات برای شناسایی و دستگیری دو برادر ادامه دارد تا معمای این جنایت رازگشایی شود.
منبع: همشهری
tags # قتل ، اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟